نوشته های یک قلم

نارنجکی برای تمام فصول

نوشته های یک قلم

نارنجکی برای تمام فصول

پیوندهای روزانه

نکاتی به مثابه تکه های پازل

دوشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۱، ۰۹:۳۴ ق.ظ
مدتی است مشغول مطالعه تاریخی هستم یکی از سر فصل های پیش رویم به انجمن حجتیه و مسائل حول ان اختصاص دارد . در این میان به مواردی برخوردم که چند روزی است ذهنم را شدیداْ به خود مشغول داشته به حدی که سعی کردم دوباره مبانی فکری و تاریخی انجمن حجتیه را با نگاهی خاص به فعالیتهایش در فارس مرور کنم آن هم رد پاهای واضح و مستند به دلایل متقن ومشخصی از حضور انجمن حجتیه در تاریخ جدید فارس و ارتباطات گسترده برخی مسئولین با آنهاست .

مواردی که در قالب چند نکته خواهد آمد را احتمالاً قبلاً بنحو دیگری بصورت تک خبر مطالعه کرده باشید لیکن تجمیع آنها به شکل دیگری دیگری جلوه کرده و موجبات ایجاد سئوالات فراوانی خواهد شد .

نکته اول : ع ن  مسئول دفتر سابق امام جمعه سابق شیراز و مسئول سابق ستاد نماز جمعه است که هم اکنون به جرم زمین خواری و اخلال در سیستم اقتصادی کشور با خرید میلیاردی سکه و ارز به همراه آن فرزندش که قصد استفاده از سندی جعلی برای آزادی پدر را داشت در زندان به سر می برد .

مدتی پیش وبلاگ شخصی حسین قاسمی با انتشار مطلبی با عنوان دردنامه چنین نوشت :


- درسال ۱۳۸۶یک موسسه اقتصادی وابسته به یکی از دستگاههای حکومتی درفارس پس از تغییر نام  ،بدون رعایت تشریفات قانونی،با قیمتی بسیار پایین توسط یک مقام مذهبی استان به یکی از افراد نزدیک خود (ع ن ) ، واگذار گردید.

به عنوان مثال یک قلم از موارد فروخته شده یک مجتمع آموزشی در یکی از بهترین نقاط شهر شیراز می باشد که ان وقت بالغ بر ۶میلیارد تومان ارزش گذاری شده بود،به قیمتی در حدود چند میلیون تومان.

خریدار در یک سند نحوه خرید این موسسه که هزاران هکتار زمین واملاک مسکونی داشته را چنین توصیف کرده است:

"درسال ۱۳۸۶پس از اتمام ماموریت اینجانب دردفتر {.....} دراستان فارس و {....} شیراز بنا به پیشنهاد ایشان موسسه اقتصادی {....} که به موسسه {...} تغییر نام داده بود واینجانب مدیر عامل ان بودم براساس قیمت گذاری به اینجانب واگذار گردید که اینجانب اعلام کردم که وجهی ندارم که بپردازم که ایشان قبول کردند بمدت ۳سال از خود موسسه در بیاورم و بپردازم ..."

البته با عرض تاسف  بخش عمده همین مبلغ ناقابل نیز تا کنون از ایشان وصول نشده است.


مجتمع آموزشی فوق الذکر که بنا بر ارتباطات ویژه این شخص به وی واگذار شد امروز یکی از مدارس معروف  مذهبی شهر است لیکن روش تبلیغ مذهب در آن تکیه و تمرکز بر روی مسائل مختلف فردی و پررنگ کردن اسلام شخصی با برگزاری مناسبتهای مذهبی و بعضاْ ملی است  و این تکیه بر مسائل فردی در اسلام را با توجه به شباهت در روش و نام مدرسه با مدرسه ای دیگر در تهران مسئله ای تامل برانگیز یافتم .

 اگر اطلاع داشته باشید پس از ورود امام خمینی به ایران بعنوان اولین محل اسکان در مدرسه رفاه و مدرسه علوی تهران سکنی گزیدند . مدرسه علوی یکی از مدارسی است که تقریبا همزمان با راه اندازی انجمن حجتیه شروع بکار کرد .

 

امام در سالن این مدرسه در تاریخ  30 بهمن 57  با جمعی از معلمان و کادر مدرسه ی علوی دیدار داشتند. ایشان در سخنان بسیار مهمی خطاب به متصدیان و معلمین این مدرسه فرمودند:

« البته شما، متصدیان مدرسه «علوى»، از قرارى که تا حالا به من گفته‏ اند- من خودم کارى به کار این امور ندارم لکن از قرارى که من شنیدم- بسیار خوب عمل کردید. بچه‏ هاى ما را خوب تربیت کردید. فقط یک نکته بوده است که اشکال داشتم، و آن نکته را از این به بعد شما مورد نظرتان باشد؛ و آن اینکه بچه‏ هاى ما در هر زمانى موافق آن زمان باید تربیت بشوند. در روایات هم هست که بچه هاتان را تربیت کنید به غیر آن طورى که خودتان هستید،[1] براى زمان آتیه. براى اینکه اینها در زمان آتیه باید دست به کار مملکت و کشور بشوند. شما بچه‏ ها را از سیاست، از این طور چیزها دور نگه ندارید.

دور نگه داشتن بچه ‏ها از سیاست اساس این مى‏ شود که وقتى وارد در اجتماع شدند، مثل یک آدم کورى وارد اجتماع بشوند. خود اشخاصى که مى‏ خواهند بعد در این مملکت در این کشور زندگى بکنند و مقدرات این مملکت دستشان باشد، آنها باید آگاه باشند از همه خدعه‏ هایى که کرده‏ اند، از همه کارهایى که استعمار کرده، از همه عقب نگهداری هایى که به دست اینها واقع شده، اینها باید به دست شما و به تعلیم شما به آنها گفته بشود. آنها را وارد کنید در مسائل روز. آنها مطلع باشند از مسائل روز.

اگر خداى نخواسته در این [مورد] قصور بشود یکوقت مى ‏بینید که چهره‏ هاى منحرف که وارد در مسائل روز هستند غلبه مى‏ کنند بر چهره حق که وارد به مسائل روز نیست. تربیت و تعلیمْ همه جانبه باید باشد؛ یعنى آن مقدارى که کشور احتیاج به آن دارد، انسان احتیاج به آن دارد، خود شخص احتیاج به آن دارد، باید تعلیم و تربیت در آنجا به همه ابعاد باشد. اسلام- اگر مطالعاتى دارید و ان شاء اللَّه دارید در اسلام و در قرآن- اسلام فقط عبادت نیست؛ فقط تعلیم و تعلم عبادى و امثال اینها نیست. اسلام سیاست است. اسلام از سیاست دور نیست»

به نظر بسیاری از نخبگان انقلابی امروز مدرسه علوی و رفاه و حدود ۴۰ مدرسه در تهران به تبلیغ تفکرات انجمن حجتیه مشغولند که از همین روش آموزش اسلام فردی و تفکر جدایی عملی دین از سیاست و تفکر  حجتیه ای بهره می جویند و در نهایت نیز تعدادی از دانش آموزان را جذب تشکیلات انجمن حجتیه می کنند .

که تمام موارد مذکور بی کم و کاست در مورد مجتمع آموزشی مذکور در شیراز نیز مطرح می شود .

باید باین نکته نیز توجه داشت که یکی از اصول عملی راهبردی انجمن حجتیه پس از انقلاب تاسیس مدارس  غیر انتفاعی و تربیت نیروهایی به شدت ظاهر صلاح و بظاهر دین دار لیکن بی دغدغه نسبت به مسائل انقلاب است که در جای خود بعنوان یکی از خطرات پیش روی انقلاب قابل بررسی است .


نکته دوم : براساس اطلاعات موثق، یکی از اعضای شورای پنج نفره رهبری انجمن حجتیه بایکی از زمین خواران معروف شیراز ( ع ن ) شراکت اقتصادی گسترده ای دارند . این شراکت هم در ایران خصوصاْ شهرکرج وتهران و...،هم درخارج ازکشور درشهر تفلیس پایتخت گرجستان می باشد.

 این زمین خوار معروف شیرازی که اخیراْ پرونده بسیار سنگینی دریکی از شعب دادگاههای تهران درمورد اخلال در نظام اقتصادی کشور برایش تشکیل شده است،درماههای پایانی سال۱۳۹۰ با خرید گسترده دلار وسکه ،نقش مهمی در افزایش قیمت ها داشته است.

حال سوال این است که این عضو ارشد انجمن حجتیه کیست؟

وی سال‌های اوّلیه پس از انقلاب مسئولیت مرکز اسناد ساواک منحله را دردست داشته است.وجوداو، این فرصت را به انجمن حجتیه داد تا مدارک مربوط به خودشان را از میان پرونده‌ها بیرون بکشند.

این مرکزمهم تا سال۱۳۶۲درقبضه این فرد بود و پس از اینکه امام از اقدامات وی مطلع گردیدند،مسول این سازمان را تعویض فرمودند.


نکته سوم : حسین شریعتمداری در یادداشت روز چهارشنبه کیهان 5/11/90 با عنوان «چه کسانی تحریم را بزک می کنند؟!» به ریشه بیرونی این آشفتگی اشاره کرد و با استناد به برخی از شواهد محسوس آورد  افزایش مصنوعی و پرشتاب بهای سکه و دلار که افزایش قیمت سایر کالا و خدمات را نیز به دنبال داشت یک «پروژه» تعریف شده در ادامه تحریم نفتی اخیر اتحادیه اروپا بوده و ...دانست و اضافه کرد :

در این باره اشاره به چند خبر موثق ضروری به نظر می رسد. ضمن آن که تلاش مراکز اطلاعاتی و امنیتی کشورمان در پی گیری این موارد قابل تقدیر است.
الف: در آشفته بازار سکه و ارز طی چند روز گذشته، 50 نفر، خریدار کلان بوده اند که فقط یکی از آنها 17 میلیارد تومان طلا خریده است!
ب: در همین مدت کوتاه بیش از 15 تن سکه پیش فروش شده بود.
ج: شاید تعجب کنید و تعجب آور نیز هست که گروهی متشکل از بهایی ها مرتبط با محافل صهیونیستی با همکاری افرادی از انجمن حجتیه که شاید وابستگی به انجمن حجتیه پوشش آنها بوده است! در آشفته کردن بازار سکه و دلار طی دو هفته اخیر نقش موثری داشته اند.


نکته چهارم : در پی اعلام اسامی برخی از اعضای سابق ستاد نماز جمعه شیراز به عنوان زمین‌خوار ، «عبداله نبی زاده.»، رئیس سابق ستاد نماز جمعه شیراز، با انتشار نامه‌ای مدعی شد: کلیه فعالیت‌های انجام شده در این ‌١٠ سال در مناصب فوق‌الذکر تحت اشراف و هدایت نماینده ولی‌فقیه در استان و امام‌جمعه وقت شیراز بوده است.


 

نکته پنجم : سخنران جلسات ( انجمن حجتیه) در سال 48 در محل مسجد شمشیر گرها که در واقع قرار بود جلساتی بدون نام برای نوجوانان باشد و به دعوت اعضا انجمن حجتیه شیراز چون حاج مجدی و روزبه و حاج خلیل حق نگهدار فعال معروف و با سابقه انجمن حجتیه در فارس تشکیل می شود  طلبه ای گمنام است که چند سال بعد پس از شهادت شهید دستغیب امام جمعه شیراز می شود . در این جلسات چهره هایی چون سعید شاهسوندی که بعدا به منافقین پیوسته و نقش های مهمی در سازمان مجاهدین ایفا می کند نیز شرکت داشتند .

شاهسوندی پس از دستگیری در عملیات مرصاد از برخی ارتباطات دوران جوانی و نوجوانی خود در انجمن حجتیه شیراز بخصوص در رابطه با خلیل حق نگهدار صحبت کرده است .

شنیده ها حاکی است که در ماجرای دستگیری چند بهایی مبلغ در محله مهدی آباد شیراز که بحکم امام جمعه وقت شیراز بجای محاکمه و زندانی شدن به گذراندن کلاسهای آموزشی ضد بهاییت محکوم می شوند حاج خلیل حق نگهدار وارد میدان شده و مسئولیت این کلاسها را بعهده می گیرد .

اینها تنها گوشه ای از نکاتی است که در ارتباط با فعالیت های علنی و غیر علنی منتسب به انجمن حجتیه بخصوص در مورد شیراز مطرح است که مطمئناً در اذهان بسیاری از مردم بعنوان سئوالهایی بی جواب باقی مانده اند  لیکن بنده با افتخار بعنوان یکی از افراد ملت کشور مقتدر و بزرگ جمهوری اسلامی  بنا بر حقوقی که اسلام و انقلاب در اختیارم گذاشته است به خود این حق و جرات را می دهم که با نهادهای مسئول بخصوص نهادهای امنیتی و اطلاعاتی این پرسش را مطرح کنم که براستی پشت پرده پرونده زمین خواری و خرید سکه و ارز در فارس چه کسانی و با چه تفکری ایستاده اند ؟

براستی گلوگاههای اقتصادی استان فارس در دهه گذشته در دستان چه کسانی بوده است ؟ 

اگر پرونده سکه وارز یک پروژه هماهنگ اعضا و مرتبطین انجمن حجتیه است و مفسد شیرازی نیز در برنامه ای هما هنگ دست به چنین اقدامی زده است نباید به پرورش دهندگان و پشتیبانان سابقش نیز به چشم شک و تردید نگریست و باری دیگر زد و بندها و بده و بستانهای پنهان و آشکار ایشان را به مطالعه نشست ؟ 

آیا مرتبطین و بازمانده های این تفکر هنوز در فضای سیاسی و اقتصادی استان آزادانه فعالیت می کنند ؟

حقیقتاً می توان چشم بر این همه ارتباطات تنگاتنگ میان سران رده اول انجمن حجتیه درکشور ، زمین خوار شیرازی ، امام جمعه سابق شیراز و  مدارس همسو و فعالیتهای هماهنگ اقتصادی در جهت تضعیف اقتصاد و شرف جمهوری اسلامی بست و بی توجه از کنار آن گذشت ؟

و آیا در ذهن مسئولین وبرنامه ریزان نیز خطر متحجرین حجتیه ای به همان پررنگی است که امام روح الله خاطر نشان می کردند ؟


حزب الله جانباز و سرباخته حاضر به فداکاری در هر میدانی است و با توجه به آخرین هشدارهای خمینی کبیر در منشور روحانیت چشمهای فضول خود را در هر مکانی بدنبال ریشه های تفکر جمود و فساد خواهد گرداند و با داشته ناچیز خود قلم و بدن اش انتحار خواهد کرد اما آرزوی تضعیف مادی و معنوی نظام اسلامی را بر دل شان خواهد گذاشت .

روح الله کبیر در آخرین نوشته های خود در وصف تفکر حجتیه فرمود :

خون دلى که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هر گز از فشارها و سختیهاى دیگران نخورده است. وقتى شعار جدایى دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام فردى و عبادى شد و قهراً فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست [و] حکومت دخالت نماید، حماقت روحانى در معاشرت با مردم فضیلت شد.

باید مراقب بود که تفکر جدایى دین از سیاست از لایه‏ هاى تفکر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند و یکى از مسائلى که باید براى طلاب جوان ترسیم شود، همین قضیه است که چگونه در دوران وانفساى نفوذ مقدسین نافهم و ساده‏ لوحان بیسواد، عده‏ اى کمر همت بسته‏ اند و براى نجات اسلام و حوزه و روحانیت از جان و آبرو سرمایه گذاشته‏ اند. اوضاع مثل امروز نبود، هر کس صد در صد معتقد به مبارزه نبود زیر فشارها و تهدیدهاى مقدس‏ نماها از میدان به در می رفت؛ "

"ولى طلاب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس مآبى و دین فروشى عوض شده است. شکست خوردگان دیروز، سیاست بازان امروز شده‏ اند"

"روحانیون وابسته و مقدس نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند. در حوزه های علمیه هستند افرادی که علیه انقلاب و اسلام ناب محمدی فعالیت دارند. امروز عده ای با ژست تقدس مابی چنان تیشه به ریشه دین و انقلاب و نظام می زنند که گویی وظیفه ای غیر ازاین ندارند. خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزه های علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروج اسلام امریکایی اند و دشمن رسول الله"

آن قدر که اسلام از این مقدسین روحانى نما ضربه خورده است، از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن مظلومیت و غربت امیر المؤمنین- علیه السلام- که در تاریخ روشن است"

  • بنده خدا

نظرات  (۱۹)

با سلام و عرض انتقاد خدمت برادر گرامی ام و چند شماره !

اول : نوشته اید که نکاتی به مثابه پازل ! خوب این را قبول دارم اما آیا حتما این پازل ها در کنار هم قرار خواهند گرفت ؟ یعنی باید با هم جفت و جور شوند حتی اگر تصویر قابل قبولی هم ارایه ندهند باید بپذیریمشان ؟

دوم : سوالیست که هنوز نمیدانم آقای ع . ن به جرم زمین خواری زندان تشریف دارند یا اختلال یا هر دو ؟

سوم : در مورد نزدیکی تفکر حجتیه ای آقای ن با توجه به شواهد و قراینی که قرار داده اید که تا حدودی میشود به نتیجه رسید

چهارم : نکته ی پنجمتان را نمیتوانم قبول کنم مگر آنکه سندی برایش داشته باشید و همچنین بگویید که سر انجام آن طلبه ی جوان در مسجد شمشیرگرها چگونه بوده است یعنی هنگام خروج از مسجد چه حال و روزی داشته اند مثلا با تقدیر و تشکر بوده است یا با غضب و خشم یا مثلا هنوز هم ارتباظ با آنجا وجود دارد یا نه و جزییاتی این چنین؟

پنجم : لطفا شنیده ها را اگر مقدور هست مستند تر بیان کنید و گرنه اجازه بدهید که این ایراد را بگیرم که هر شنیده ای سند نیست و نباید بیان شود

ششم : جریان افشای همکاری آقای ن با انجمن حجتیه و اختلال در بازار بعد از نامه ای بود که در مورد آقای حایری نوشتند یعنی در مورد جریان زمین خواری بود نه اختلال البته میشود در ذهن گمانه زنی هایی کرد اما سند معتبری برای استدلال در این باره نیست

هفتمی هم وجود دارد که دوست دارم حضورا عرض کنم

پیاینده و سربلند باشی .
  • خادم الزهرا
  • سلام
    خیلی مطالبتون مستند و دقیق تجزیه و تحلیل شده
    و خیلی کنجکاوم که چه جوری این مطالب را به دست می آورید؟
    اسم وبلاگتون هم خیلی به مطالب میاد
    خدا قوت
    یا حسین
    پاسخ:
    برخی شواهد و قرائن نیز خاطرات برخی افراد از سالهای دور شیراز است .
  • خادم الزهرا
  • سلام خدا قوت
    مطالب کوبنده ای دارید که با هوشیاری کنار هم گذاشته شده
    توفیقات روز افزون شما را از خداوند خواستارم
    و ان شاءالله این روند ادامه یابد.
    یا حسین
    بسم الله
    من باب امربه معروف و نهی ازمنکر عرض میکنم:
    مدرسه علوی هیچگاه مدرسه ایده الی درزمینه مسائل مذهبی نبوده ولی ترویج تفکرات حجتیه که شامل محکومیت تشکیل حکومت درزمان غیبت یاتکیه برعبادات فردی وعدم ترویج فرائض اجتماعی وسیاسی میشوند تهمتی است که بابت آن قطعاتاوان سنگینی درآخرت خواهیدپرداخت قبلاگفته بودم وقتی شخصی خلاف وزمینخواری کرد دلیل نداردکل وجودش را لجن مال کنیم و همه فعالیتهایش را انحرافی بدانیم از این گذشته به قول حضرت امام کسی راکه برای اعدام میبرند اگرسنگی به اوزدید یا توهینی به اوکردید شرعاضامن هستید! ازاینها گذشته اگرکسی خلافی مرتکب شدتنهاخوداومقصراست(الاتزر وازره وزر اخری)
    اینکه همه چیز را در ارتباط با هم دیده اید و بافته های ذهنی خود را کشف و شهود در نظر گرفته اید عجیب نیست عجیب و مایه تاسف همان ارتباط مستقیم همه این مسائل باکسی است که مدتهاست وی رادشمن اصلی وراس فتنه قلمداد میکنیداتفاقا راس فتنه استان را درحال حاضر بایددر بین اخراجی های اطلاعات وکمونیست های مسلمان شده جست و جو کرد
    بنده نه عضوونه طرفدار انجمن حجتیه نبوده ونیستم وسابقه فعالیت علیه تفکرات ضاله این انجمن راهم دارم امابحث بر سر این است که همه درحجتیه یکسان می اندیشیده اند؟ و هر که زمانی در حجتیه بود ضاله هست؟مگرشهید رجایی تاسال ۵۴عضو مجاهدین خلق نبود؟نظر حضرت آقا راراجع به حجتیه مطالعه کرده اید؟همین حاج حق نگهدار که فرمودید از طرف حضرت آقا برای مقابله با بهاییت اجازه فعالیت دارند(البته نه درقالب انجمن حجتیه)چگونه به خود اجازه میدهید با آبروی یک مومن که حرمتی بالاتراز کعبه دارد اینچنین بازی کنید؟مسلمان بودن برای شما ارجح است یا انقلابی بودن؟به خدا قسم جامعه مامتنفر است از انقلابیون بی اخلاق و نامسلمان
    توصیه میکنم ازاتهام زنی وبیان کلام خلاف اجتناب نماییداگرهم راجع به سابقه شخصی مثل حاج حقنگهدار دچار ابهام هستیدحریت داشته باشید وقبل از بیان این مسائل از خودشان یاحداقل ازآقای قاسمی سوال کنید.
    به شخصه از اول دوران دانشجویی باشماآشنا و علاقه مندبه شما بودم وهمیشه احساسات و شور انقلابی شماراستوده ام ولی بیان مسائلی اینچنینی که فرسنگها با حقیقت فاصله دارد و اتهام زنی های بی مورد ،شماومارادرمسیری بی بازگشت قرارمی دهد
    والعاقبه لاهل التقوا والیقین
    دوست عزیزم پیمان خسروی از اینکه اینچنین ازادانه به مسئله نگاه میکنید و اشکالاتش را تذکر میدهید ممنونم .
    در مورد نکته اولتان : بنده فقط چند نکته بیان کردم قضاوت با شماست سعی کرده ام نتیجه ای نگیرم لیکن سئوالات جدی دارم که بدنبال پاسخش میگردم.
    اما اصراری به نتیجه گیری مشابه ندارم شاید شما نتیجه گری دیگری داشته باشید .
    میشنوم و در صورت قوت استدلال می پذیرم .
    آقای ع ن به جرم اختلال در سیستم اقتصادی کشور با خرید سکه وارز در زندان به سر میبرند که همچنین پرونده شاکیان ایشان در مورد زمین خواری نیز به جریان افتاده در واقع دو پرونده وجود دارد .
    نکته چهارم :این فقط یک گزاره خبری است که نشان میدهد در سال 48 و سال 88 هم ارتباطی میان امام جمعه و اقای حق نگهدار بوده و روی کیفیتش بحثی نشده .
    نکته پنجم : هر شنیده ای سند نیست ولی بگذارید بیان شود تا برای صحتش تحقیق صورت بگیرد و اگر ناصحیح است حذف شود .
    نکته ششم :دوست عزیز بنده بدنبال اثبات دخالت اقای حائری در ماجرای سکه وارز نیستم غرض ارتباطات تنگاتنگی است که این افراد با هم دارند چرا این همه ردپای انجمن حجتیه در این میان دیده میشود ؟؟؟؟
    غرض بنده سئوالاتی بود که بیان کردم نه هیچ نتیجه گیری دیگری.
    در پایان از حریت شما در بحث و نپذیرفتن مطلب بخاطر دوستی با بنده که نشانگر روحیه ازاد اندیش شماست مسرورم. باز هم حاضرم برادرانه از مطلبم مثل یک تز علمی دفاع کنم .
  • این راهم بخوانید
  • تهدید به برخورد امنیتی،‌چماقی بر سر رسانه های استان
    http://11-22.blogfa.com/
    با سلام
    ازتذکراتتان ممنونم لیکن ترجیح میدهم مثل شما و دوستانتان فعلا مشغول به کار دنیا باشم و برای خدا و ملائکه و دستگاه آخرت تعیین تکلیف نکنم .
    در مورد بقیه مطالبتان هم نیازی به توضیح نمی بینم بعهده خوانندگان میگذارم
  • زهراسادات به م.م
  • با سلام و تشکر از مطلبتون با اینکه دانستن این مطالب چندان خوشایند نیست.
    از آنجا که اینها مطالبی نیستند که بشه به راحتی پذیرفت و نیاز به مطالعه بیشتر داره برای باز شدن گره ذهنیم یک سؤال از آقای م.م دارم:
    اینکه آیا سندی هم در خصوص اجازه حاج حق نگه دار برای مبارزه با بهائیت از رهبری دارید؟ یعنی ایشون ممنوع الفعالیت بودند که نیاز شده از حضرت آقا اجازه بگیرن؟؟ چرا نیاز به اجازه از حضرت آقا پیدا کردن؟
    شما که ظاهراً اطلاعات بیشتر و دقیق تری از ایشون دارید لطفاً توضیح بدید.
    و یک مسأله دیگه اینه که با اینکه تأکید می کنید نه عضو و نه طرفدار انجمن حجتیه هستید ولی سعی در تعدیل نگاه به این انجمن دارید. و حساس بودنتون بر آقای حق نگه دار تناقضی بر اون ادعای نخستتونه. دلیل حساس بودنتون بر حاج حق نگه دار چیه؟ البته اگه معذوریتی بر بیانش نداشته باشید.
  • دانشجوی انقلابی
  • من مانده ام این اقای م م با این همه تقوا و دین داری چرا در برابر ظلمی که در زمان آقای حائری به مردم روا داشته شد سکوت کردند ؟
    چرا در برابر انحرافات سیستم فرهنگی در زمان استاندار جدید سکوت کردند ؟
  • خاطرات یکی از دانش اموزان علوی
  • تا اول دبیرستان علوی بودم که آقای مدیر به دلایل معلوم و نامعلومی از علوی رفت و خودش مدرسه امام رضا(ع) رو راه انداخت. خیلی از بچه ها هم رفتن امام رضا(ع)، ولی من تا پیش دانشگاهی موندم علوی با آقای مدیر جدید! آقای مدیر جدید رو خیلی کم می دیدیم، و از گوشه و کنار خبرهایی ازش می شنیدیم. یه بار اومد برامون سخنرانی کرد و از خاطراتش با بعضی ها تعریف می کرد. هیچوقت پیشانی پینه بسته، تسبیح و یقه های تا بالا بسته اش از ذهنم پاک نمیشه. کارهای فرهنگی! با همان سبک و سیاق اما با شدت کمتر ادامه داشت، وضعیت درسی هم ضعیف شد...الان هرچی فکر می کنم یادم نمیاد که کارفرهنگی تو مدرسه حرفی از جهاد، شهادت و مبارزه زده باشن! اگر هم بوده حداقلش اینه که من یادم نمیاد. با اینکه کارها خیلی خوب و تاثیر داشت ولی خروجی علوی بجز تعداد افرادی که خودشون بخاطر خانواده و...خوب بودن بقیه هم کلاسی هامون الان کلا تو خط عفیف آباد! هستن، بعضیاشون هم تو دانشگاه های خوب دارن درس می خونن ولی آنچنان اعتقادی ندارن!

    خیلی از این مسئولین کل و ارشد الان استان اون موقع توی مدرسمون مدیر دست چندم بودن؛ یکی از آقازاده ها معلم پرورشی مون بود! توی دانش آموزان هم آقازاده های علما و مسئولین کم نبودن! نمیدونم چرو با بعضی از اینا آبم تو یه جوی نمی رفت!
    یک شرکت نیاز به چندبرادر کفن پوش با "نجابت" و اصولگرا جهت اعتراض به مواضع استاندارفارس درخصوص مجتمع های تجاری نیازمند است.
    اولویت با اقازاده های مدیران کل ومدیران عامل دولت انحرافی دردو استان فار س وکهگیلویه وبویر احمد است.
    حداکثر زمان پذیرش تا 25 شهریور می باشد وپس از ان با توجه به تمام شدن کفن ها باید از لباسهای .... استفاده نمایند.
    با توجه به روحیه ای که از شما سراغ دارم مطمئنم شما هم همین دید و نگاه را از مثل منی توقع دارید و بارها هم این را بیان کرده اید .
    بسم الله
    شخص محترمی کامنت خصوصی برای حقیر گذاشته بودند و خواسته بودند من در قسمت نظرات این مقاله پاسخ شبهاتشون رو بدم علیرغم اینکه نیازی برای این امر احساس نمیکردم به علت اصرار مجددشون خلاصه عرض میکنم:
    اولا بنده عضو و طرفدار انجمن حجتیه نبوده و نیستم و حساب حاج حقنگهدار را هم از این انجمن جدا میدانم به دلیل اینکه ایشان پایبند به ولایت و علاقه مند و دلسوز نظام بوده و هستند هیچگاه نشنیده ام که صحبتی مبنی بر جدایی دین از سیاست یا مشابه آن ابراز کنند اتفاقا برعکس! ایشان عمریست که در راه ترویج معارف اسلام راستین و مبارزه با فرق انحرافی از جمله مبلغان مسیحی و بهاییان صرف کرده اند. بله قبل از انقلاب و سالهای اولیه انقلاب ایشان عضو انجمن بوده اند همانطور که خیلی بزرگان دیگر نیز بوده اند چرا عده ای ایشان را اینقدر تخریب میکنند؟ از مبلغان مسیحی و بهایی گرفته ایشان را تخریب می کنند تا جدیدا بعضی ها!!
    حجتیه ضاله کسیست که معتقد به سکولاریسم،بطلان تشکیل حکومت در عصر غیبت و...است این مصادیق هیچ کدام در حاج حقنگهدار نیست چرا باید در برابر تخریب این معلم دینی دلسوز سکوت کنم؟ جالبه اونهایی که تخریب میکنند و افترا میبندند در مظان اتهام قرار نمیگیرند ما که از حقایق دفاع میکنیم میشیم ...
    شاید درست نباشه گفتنش ولی چند وقت پیش با آقای حسین قاسمی داشتم در مورد همین آقای حق نگهدار صحبت میکردم ایشان تا دیدند من دارم از آقای حق نگهدار دفاع میکنم گفتند من که مخالف ایشان نیستم،من حساب ایشان را از حجتیه ضاله جدا میدانم و کلی تعریف کردند! آن وقت این آقایان اینگونه تخریب میکنند! فتامل
    یا حق
    پاسخ:
    از کی تا بحال مطرح کردن بدون غرض چند حقیقت شده تخریب وافترا ؟
    الحمد الله همه چیز دیده بودیم نسبت بدن به انجمن حجتیه فقط گرانی سکه و ارز مونده بود که رابطه اون هم شما با انجمن کشف کردید. رابطه تعطیلی سفارت کانادا رو هم بتونین به انجمن ربط بدین دیگه عالی میشه !!!
    برادر عزیز، انتقاد داشتن شما به عملکرد گروهی نباید شما رو از دایره انصاف و عدل خارج کنه
    پاسخ:
    دلیل ناراحتی شما را نمی فهمم
  • پاسخ به م .م دوستدار انجمن
  • سلام / خلیل حق نگهدار مسوول انجمن فارس بوده وهست ،ثانیا وبلاگ خلیل معلم که از حجتیه دفاع می کند پس متعلق به کیست؟
    http://hamgaman.blogfa.com/ این وبلاگ خلیل حق نگهداره
    حالا نوبت خلیل حق نگه داره که از وجهه حضرت آقا براش خرج بشه؟؟؟؟؟مگه مبارزه با بهاییت ممنوع بوده که ایشون مجوز گرفته ؟ کجاس این مجوزی که میگید ؟
    سلام /برادر گرامی وعزیزم جناب اقای مشفقیان نکته ای را فرموده اند که پاسخ می دهم:
    1-بنده احساس نمی کنم اقای پوریزدانپرست درمورد اقای حق نگهدار دچار بد اخلاقی شده باشد.اینکه فرموده اند عضو یا مسئول انجمن در فارس بوده ،جای شک ندارد.
    ازحضور ایشان در مسجد شمشیر گرها گفته که این هم نه تهمت است ونه توهین.
    درمورد کلاس ارشادی توسط ایشان با نظر ایت الله حائری برای بعضی بهاییان در مهدی اباد یا همان کتس بس نیز اقاصالح ،به یک خبر یا مطلبی اشاره کرده که فکر نکنم اقای مشفقیان با این گونه کارها یا اخبار توسط اقای حق نگهدار مخالف باشد.

    شاید بخاطر سالها مطالعه وکار کردن در زمینه بهاییت و..اقای حائری از ایشان استفاده کرده باشد.شاید هم رفاقت طولانی اقای حائری و حق نگهدار

    2-درمورد سعید شاهسوندی نیز انچه مسلم است ایشان درمقطعی عضو انجمن بوده وسپس عضو سازمان منافقین میشود.درضمن شاهسوندی شیرازی بوده است.
    وهم چنین اقای حاج خلیل حق نگهدار معلم ایشان بوده است.
    درزمینه سخنان ایشان در بعد از دستگیری بعد از عملیات مرصاددرمورد اقای حق نگهدار گفته اند ،من صاحبنظر نیستم .باید از بازجوها و...پرسید .

    4- در صحبت خصوصی بین بنده واقای مشفقیان هم که ایشان فرموده اند ،مطلب به چند ماه پیش بر می گردد .درپی نمایش چند کامنت به بنده فرمودند شما قصد بی ابروکردن ایشان رادارید و...بنده هم گفتم اینجوری نیست وایشان از سوابق اقای حق نگهدارگفت بنده هم گفتم بنده هم یک سند از ساواک در این زمینه دیده ام.وگفتم بنده قصد توهین به ایشان ندارم و...البته فکر میکنم گفتم انجمن هم مراتب خاص خود رادارد.البته دارای انتقادات جدی به ایشان هستم
    5-در زمینه عقاید ایشان بعد از انقلاب من یک سوال دارم ایا ایشان کماکان شیخ حلبی را تایید می کند؟
    اگر تایید می کند بحث متفاوت است.
    6-چندی است قصد کرده ام به شیراز بیایم وبا جناب اقای حق نگهدار صحبت ودر صورت امکان مصاحبه ای داشته باشم ،تا زوایای بعضی از بحث ها رابتوانم روشن کنم.البته بحث صحبت وجلسه را هم ایشان باروی باز پذیرفتند ولی این چندماهه نتوانسته ام دست وپایم را جمع کنم ویکسفر به شیراز بیایم.
    سفارت امریکا درایران تعطیل شد و سفارت سوئیس به عنوان کشورحافظ منافع امریکا درایران شد،ایضا انجمن حجتیه فارس هم تعطیل شد واقای م.م حافظ منافع انجمن شد.
    بسم الله
    با مطلبی در همین رابطه به روزم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی