نوشته های یک قلم

نارنجکی برای تمام فصول

نوشته های یک قلم

نارنجکی برای تمام فصول

پیوندهای روزانه

   پس از گذشت چندسال از این وقایع و آرامش نسبی اوضاع، حضرت­امام در آخرین سال عمر پربرکتشان چندین­بار مستقیم و غیرمستقیم به موضوع انجمن پرداختند. اوّلین آن­ها در تاریخ 14/1/67 بود که طی سخنانی مفصّل، برخی از دیدگاه­های انحرافی درمورد مهدویّت را ذکر نموده و به نقد آن پرداختند.19 دوّمین مرتبه­ای که امام در مورد انجمن حجتیّه تذکر دادند، در پیامی بود که خطاب به فقهای شورای نگهبان نگاشتند. مهم آن که امام در این پیام برای اوّلین­بار به­طور رسمی از انجمن حجتیّه نام بردند و مهم­تر آن­که این پیام در سطح جامعه پخش نشد و حتّی در چاپ­های اولیّه­ی صحیفه­ی امام نیز وجود نداشت! بعدها در ضمیمه­ای که به­انتهای جلد بیست­ویکم اضافه شد، این پیام نیز به چاپ رسید. سخن­گفتن از این پیام نیاز به اطّلاع از متن کامل آن دارد. لذا توجّه شما را به مشروح آن که چندان معروف هم نیست، جلب می­نماییم: «حضرات فقهای محترم شورای نگهبان- دامت افاضاتهم، با سلام و آرزوی موفقیّت برای شما و تمامی آنانی که قلبشان برای پیروزی اسلام می‌تپد. گاهی دیده می‌شود که بعضی از آقایان محترم در مسائلی وارد می‌شوند که موجب وهن شورای نگهبان است. فقهای محترم باید توجّه داشته باشند که نباید در مسائلی که مورد درگیری هست، وارد شوند. از باب مثال در شأن شورای نگهبان و حتّی خود حضرت آقای خزعلی نیست که به افراد مختلف تندی کند. این­که دیگر روشن است که روی منبر و یا هر کجا حرام است به مسلمانی نسبت کمونیستی داد. بر فرض که ایشان بگوید من نسبت ندادم، ولی این را که معترفند که گفته‌اند: می‌گویند آقای سلامتی کمونیست است. آیا این توهین و گناه بزرگ از شخصی که عضو شورای نگهبان است، آن هم به مسلمانی که نماینده‌ی مردم تهران است، شرعاً چه صورتی دارد؟ مادامی که شما این­گونه عمل می‌کنید، باز هم توقّع دارید جوانان انقلابی تند، احترام شما را بگیرند؟

آیا شخصی که می‌آید نزد فقهای شورای نگهبان و می‌گوید: اگر گناهی هم کرده‌ام توبه می‌کنم، راه درستی را رفته است یا کسی که روی منبر این توبه را به عنوان ضعف یک نماینده نقل می‌کند؟ بحث بر سر خوبی و بدی نمایندگان و سایر افراد نیست، بحث بر سر راه گناه و کج­رفتن است. همه باید توجّه کنیم که آلت دست بازیگران سیاسی نشویم. باید سعی شود آقایان به عنوان منبری پرخاشگوی که تا این مرحله حاضر است پیش رود، معرّفی نشوند.

شما نگویید آن­ها به ما بد می‌گویند و ما با این صحبت­ها جواب آن­ها را می‌دهیم. آن­ها که به شما بد می‌گویند، پست مقدّس شورای نگهبان را ندارند. شما در مکانی نشسته‌اید که باید خیلی از مسائل را با سکوت و وزانت خویش حلّ کنید. حواستان را جمع کنید که نکند یک­مرتبه متوجّه شوید که انجمن حجتیّه‌ای­ها همه­چیزتان را نابود کرده‌اند. من به شما آقایان علاقه‌مندم ولی لازم می‌دانم گاهی که مسئله‌ای را می‌بینم، تذکر دهم.»20همان­گونه که از متن نامه مشخّص است، در ظاهر موضوع هیچ ربطی به انجمن حجتیّه ندارد و صرفاً مربوط به نحوه­ی برخورد حضرت آقای خزعلی با یکی از نمایندگان مجلس است. امّا نکته در عبارات نهایی امام نهفته است. این نامه نشان می­دهد که امام این گروه را همچنان در پشت پرده، فعّال دانسته و تا چه­میزان در مورد آنان احساس خطر می­کردند.

     امّا معروف­ترین موضع­گیری صریح امام درمورد انجمن حجتیّه، در پیام تاریخی منشور روحانیّت آمده است؛ پس از اتمام جنگ تحمیلی و سه­ماه مانده به رحلت معمار انقلاب. گویا وقت آن رسیده بود تا امام از خون­دل خوردن­ها بگویند. ایشان در این پیام که مربوط به سال 67 است ، خطاب به علما، روحانیون و طلاب درمورد متحجّرین هشدار داده و پس از بیان مقدّماتی، انجمن حجتیّه را به­عنوان یکی از مصادیق این طرز تفکّر معرفی نموده و می­فرمایند: «البته هنوز حوزه ها به هر دو تفکر امیخته اند  ، باید مراقب بود ‌که تفکّر جدایی دین ‌از سیاست ‌از لایه‌های تفکّر اهل جمود به طلاب جوان سرایت نکند و یکی ‌از مسائلی ‌که باید برای طلاب جوان ترسیم شود، همین قضیه ‌است ‌که چگونه در دوران وانفسای نفوذ مقدّسین نافهم و ساده‌لوحان بی­سواد، عدّه‌ای کمر همت بسته‌اند و برای نجات اسلام و حوزه و روحانیّت ‌از جان و آبرو سرمایه گذاشته‌اند.

 اوضاع مثل امروز نبود، هرکس صددرصد معتقد به مبارزه نبود، زیر فشارها و تهدیدهای مقدّس­نماها ‌از میدان به­در می‌رفت؛ ترویج تفکّر "شاه، سایه خداست" و یا با گوشت و پوست نمی‌توان در مقابل توپ و تانک ایستاد و این­که ما مکلّف به جهاد و مبارزه نیستیم و یا جواب خون مقتولین را چه­کسی می‌دهد و ‌از همه شکننده‌تر، شعار گمراه­کننده حکومت قبل ‌از ظهور امام­زمان ـ علیه­السلام ـ باطل ‌است و هزاران «إن قلت» دیگر، مشکلات بزرگ و جان­فرسایی بودند ‌که نمی‌شد با نصیحت و مبارزه منفی و تبلیغات، جلوی آن­ها را گرفت؛ تنها راه حلّ، مبارزه و ایثار خون بود ‌که خداوند وسیله‌اش را آماده نمود. علما و روحانیّت متعهّد، سینه را برای مقابله با هر تیر زهرآگینی ‌که به­طرف اسلام شلیک می­شد، آماده نمودند و به مَسلخ عشق آمدند.

     اوّلین و مهم‌ترین فصل خونین مبارزه در عاشورای 15 خرداد رقم خورد. در 15 خرداد 42 مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود ‌که اگر تنها ‌این بود، مقابله را آسان می‌نمود. بلکه علاوه بر آن ‌از داخل جبهه خودی، گلوله حیله و مقدّس­مآبی و تحجّر بود؛ گلوله زخم­زبان و نفاق و دورویی بود ‌که هزار بار بیشتر ‌از باروت و سرب، جگر و جان را می‌سوخت و می‌درید. در آن­زمان روزی نبود ‌که حادثه‌ای نباشد، ایادی پنهان و آشکار آمریکا و شاه به شایعات و تهمت‌ها متوسّل شدند. حتّی نسبت تارک­الصّلوه و کمونیست و عامل انگلیس به افرادی ‌که هدایت مبارزه را به­عهده داشتند، می‌دادند. واقعاً روحانیت اصیل در تنهایی و اسارت، خون می­گریست ‌که چگونه آمریکا و نوکرش پهلوی می‌خواهند ریشه دیانت و اسلام را برکنند و عدّه‌ای روحانی مقدّس­نمای ناآگاه یا بازی­خورده و عدّه‌ای وابسته ‌که چهره‌شان بعد ‌از پیروزی روشن گشت، مسیر ‌این خیانت بزرگ را هموار می‌نمودند. آن­قدر ‌که اسلام ‌از ‌این مقدّسین روحانی­نما ضربه خورده ‌است، ‌از هیچ قشر دیگر نخورده ‌است و نمونه بارز آن مظلومیّت و غربت امیرالمؤمنین ـ علیه­السلام ـ ‌که در تاریخ روشن ‌است. بگذارم و بگذرم و ذائقه‌ها را بیش ‌از ‌این تلخ نکنم.

     ولی طلاب جوان باید بدانند ‌که پرونده تفکّر ‌این گروه همچنان باز ‌است و شیوه مقدّس‌مآبی و دین­فروشی عوض شده ‌است. ... دسته‌ای دیگر ‌از روحانی­نماهایی ‌که قبل ‌از انقلاب، دین را ‌از سیاست جدا می‌دانستند و سر به آستانه دربار می‌ساییدند، یک­مرتبه متدیّن شده و به روحانیون عزیز و شریفی ‌که برای اسلام آن­همه زجر و آوارگی و زندان و تبعید کشیدند، تهمت وهابیّت و بدتر ‌از وهابیّت زدند. دیروز مقدّس­نماهای بی‌شعور می‌گفتند دین ‌از سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام ‌است، امروز می‌گویند مسؤولین نظام کمونیست شده‌اند! تا دیروز مشروب‌فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام­زمان ـ ارواحنافداه ـ را مفید و راهگشا می‌دانستند، امروز ‌از این­که در گوشه‌ای خلاف شرعی ‌که هرگز خواست مسؤولین نیست رخ می‌دهد، فریاد «وا اسلاما» سر می‌دهند! دیروز "حجتیّه‌ای"ها  مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات، تمام تلاش خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند، امروز انقلا‌بی‌تر ‌از انقلابیون شده‌اند! "ولایتی"های دیروز ‌که در سکوت و تحجّر خود، آبروی اسلام و مسلمین را ریخته‌اند و در عمل، پشت پیامبر و اهل بیت عصمت و طهارت را شکسته‌اند و عنوان ولایت برایشان جز تکسّب و تعیّش نبوده ‌است، امروز خود را بانی و وارث ولایت نموده و حسرت ولایت دوران شاه را میخورند ! راستی اتهام آمریکایی و روسی والتقاطی ، اتهام حلال کردن حرام ها و حرام کردن حلال ها ، اتهام کشتن زنان ابستن و حلیت قمار و موسیقی از چه کسانی صادر میشود ؟ از ادمهای لا مذهب یا از مقدس نماهای متحجر و بی شعور ؟! فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و به­سخره­گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعن‌ها و کنایه‌ها نسبت به مشروعیّت نظام، کار کیست؟ کار عوام یا خواص؟ خواصّ ‌از چه گروهی؟ ‌از به­ظاهر معمّمین یا غیر آن؟ بگذریم ‌که حرف بسیار ‌است. همه این­ها نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزه‌هاست، و برخورد واقعی ‌هم با ‌این خطرات بسیار مشکل و پیچیده ‌است.»21

با نگاهی به سخنان امروزه ی مقام معظم رهبری نیز، نمونه هایی یافت میشود که ایشان بعضا به نقد تفکراتی پرداخته اند که شامل دیدگاه انجمن حجتیه هم میشود . بعنوان مثال ایشان در تاریخ 14/2/87 طی بیاناتی در دیدار با اساتید و دانشجویان دانشگاه شیراز پس از تبیین هدف نهضت حضرت امام ، به شمردن موانع و مزاحم هایی که در جهت رسیدن  به این هدف وجود داشتند پرداخته وفرمودند :« اینها همان موانع درونى است؛ اینها آن چیزهائى است که در مقابل رسیدن به یک هدف و مقصود والا عایق ایجاد میکند. خشم و شهوتهاى بى‌مهار و تربیت نشده، دلبستگى به عادات و عقاید خرافىِ میراثى، و بد فهمیدن دستور دین جزو ضعفهاى درونى است. بعضى‌ها خیلى از چیزها را نمیفهمیدند. مبارزه میکردیم؛ بعضى‌ها به استناد روایاتى که هر پرچمى که قبل از برافراشته شدن پرچم حضرت مهدى )ارواحنا فداه) برافراشته شود، در آتش است، با مبارزه مخالف بودند. میگفتند آقا شما قبل از مبارزه‌ى حضرت صاحب‌الزمان (عجّل اللَّه فرجه) میخواهید مبارزه شروع کنید؟ خوب، این پرچم مبارزه را که بلند میکنید، در آتش است. معناى حدیث را نمیفهمیدند. یک عده‌اى از صدر اسلام، از زمان ائمه )علیهم‌السّلام) که شنیده بودند مهدى ظهور خواهد کرد و دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد، ادعاى مهدى‌گرى میکردند؛ بعضى بر خودشان هم امر مشتبه بود. بعد نیست بدانید هم در بنى‌امیه ادعاى مهدویت بود، هم در بنى‌عباس بود، هم در افراد دیگرى که چه در زمان بنى‌عباس و چه در زمانهاى بعد تا امروز وجود داشتند، ادعاى مهدویت وجود داشت. بله، این پرچم مهدویت را کسى بلند کند، در آتش است. این معنایش این نیست که مردم با ظلم مبارزه نکنند، مردم براى تشکیل جامعه‌ى الهى و جامعه‌ى اسلامى و علوى مبارزه و قیام نکنند. این، بد فهمیدن دین است. مى‌بینید اینها همه موانع درونى‌اى بود که بعد از آنکه انقلاب پیروز شد، ما ملت ایران با این زمینه‌ها میخواستیم کشور را به سمت آن اهداف ببریم. خوب، اینها هر کدامش یک مانع بود. البته اینها برطرف شدنى بود، نه اینکه برطرف شدنى نبود؛ خیلى‌اش هم با تبیین برطرف شد. لذا در مبارزات اسلامى، تبیین خیلى نقش دارد»

همچنین ایشان در سخنرانی دیگری در تاریخ 21/10/88  در دیدار با جمعی از نمایندگان فراکسیون انقلاب اسلامی مجلس هشتم ، می فرمایند «  قبل از انقلاب، در دوران مبارزه و نهضت هم همین­جور بود. یک عدّه­ای بودند که حرف را قبول نداشتند، یک عدّه­ای هم قبول داشتند- یا اجمالاً یا تفصیلاً- لیکن آماده نبودند بیایند توی میدان. آن­وقت انسان به­خاطر این­ها خون دل می­خورد. این­ها می­فهمیدند هم که دستگاه، دستگاه ظالمی است و باید در مقابل او ایستاد و باید مبارزه کرد؛ اما نمی­آمدند دیگر. حاضر نبودند دردسرهایش را قبول کنند.»  آری امروز است که میشود برخی از این خون دل خوردن ها را بیان کرد، نه در اوضاع بحرانی سال 1360 ، البته در مورد انجمن از نگاه مقام معظم رهبری مطالب دیگری هم وجود دارد .


19- در سایه آفتاب، محمد حسن رحیمیان، مؤسسه پاسدار اسلام، چاپ سوم1371، ص229

20 – صحیفه امام ، ج 21 ، ص 13

21- همان  ، ج 21 ، ص 579

 

 


 

  • بنده خدا

نظرات  (۵)

 به روزم با
 سرگردانی جنبش دانشجویی
 استاندار خدا نیست
 
  paydari24.mihanblog.com
خداقوت .
پاسخ:
تشکر از لطفتون
سلام؛ سپاسگزارم که محبت کردید و پاسخ سوالم را با حوصله در پست قبلی دادید، ممنونم
به نظرم می آید برای تحلیل دقیق از انجمن حجتیه نیاز باشد حتما به تحولات نهضت مشروطیت هم مراجعه کرد. این احتمال است که شکست مشروطه خواهان به خصوص علما نقش جدی در تشکیل فکر حجتیه ای داشته باشد
پاسخ:
مشروطه که نه اخوی بیشتر باید نهضت امام و ملی شدن نفته به بعدو دید اخه اینها اینجا شکل میگیرن .
اما کلا حساب امروز حجتیه با دیروزش وحتی ا حلبی جداست امروز اینها بقول امام  کار دیگری دارند .
بهتره بیشتر در موردشون کار تحقیقی بشه .
امروز در شیراز خودمون اینها کلی نیرو تربیت کردن 
با سلام.
با مطلب میلیاردر ساعتی به روزم.
یا حق
  • هسته های مقاومت
  • شما در وبلاگ هسته های مقاومت، لینک شدید. وبلاگ هسته های مقاومت، پاتوق وبلاگ نویسان ارزشی شیراز است و سعی بر آن دارد محتوای تولید شده توسط وبلاگ نویسان شیرازی را در این وبگاه منتشر نماید تا بقیه دوستان و مخاطبان به راحتی امکان استفاده از این مطالب را داشته باشند.

    آدرس وبلاگ: moghavematgroup.blogfa.com

    ایمیل: om.pa07@yahoo.com

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی