حکایت گاو نه من شیر ده
کارام خیلی سنگینه از یک طرف کارهای خونه از یکطرف بی خبری از عالم .
چند روزیه که اصلا نتونستم اخبار رو بببینم هر چی بوده از دهان اینو واون . در گیر ودار کارها مجبورم به همه جای شهر سر بزنم .
همزمان چند روزیه که دارم تبلیغات برنامه اجلاسیه سرداران فارس رو می بینم .
خوشحالم که بعد ده سال زحمت و جمع آوری اسناد و خاطرات و ارائه کتابهای گوناگون از محیط بومی فارس قراره که در یک اجلاسیه باشکوه نتیجه زحمات این چند سال رو به نمایش بذارن .
یادم نمیره اولین باری که کتاب خمپاره های سرگردان رو خوندم چقدر برام عجیب بود که توی شهر ما هم هستند نویسندگان بزرگ متعهد که اینچنین هنرمندانه خاطرات دفاع مقدس رو جاودانه می کنندو دست مریزاد میگم به گردانندگان این فعالیت ارزشمند.
یک کتاب هم ابوی گرام داده بودند کنگره بنام تا شکست حصر که واقعا برام جالب بود از طریق پیگیری های ابوی برای چاپ این کتاب بود که با فعالیتهای کنگره آشنا شدم.
توی گرمای این روزها پشت چراغ قرمز وقتی چشمم افتاد به یک بنر تبلیغاتی در مورد اجلاسیه سرداران برای فرار از گرما و ارضاء کنجکاوی ذهنی ام یک مرور فرضی کردم به اتفاقاتی که قراره در این اجلاسیه بیافته .
حتما خدا رو شکر موزه دفاع مقدس دیگه افتتاح می شه و بعد از ده سال نیمه کاره موندن به سر انجام می رسه ...
حتما در کنار برنامه های روتینی که در هر اجلاسیه باید گرفته بشه چند تا از فلکه های شهر بجای نمادهای اجق وجق چند تا نماد مقاومت نصب میشه .
حتما احتمام جدی به خاطرات شفاهی داده می شه و خاطرات رزمنده های قدیمی ثبت میشه .
حتما کنگره های مختلف با موضوعات مختلف گرفته میشه حتما به خونواده شهدا احتمام جدی تری داده می شه .
بوق ماشینهای پشت سری باعث می شه فکرم رو نیمه تموم ول کنم و راه بیافتم ، کارهای سنگین و رفت آمدهای شهری ام همچنان ادامه داره و هر روز که توخیابونهای مختلف میرم و می آم در عین بی حواسی افزایش حجم و تعداد بنر های تبلیغاتی رو حس میکنم ، تازه این مختص به یک نقطه از شهر نیست هر جای شهر که میری بنرهای تبلیغاتی رو می بینی .
بعد از دو سه روز که سرم خلوت تر میشه و وقت می کنم یه مقدار به وضع معمولی زندگی ام بر گردم .
یک چیزی خیلی توچشمم می آد .
نمی دونم چجوری بگم که نه سیخ بسوزه نه کباب تا آقایونی که بعدا متن منو میخونن نشینن بگن فلانی ضد سپاهه ضد کنگره اس فلانی منافقه . اما جدی جدی شهرو جلد کردند با عکس و بنر بر نامه اجلاسیه سرداران هر جای شهر که سر میزنی بنر های بزرگ 2 در 3 یا 3 در 4 رو میبینی که اکثرا با یک طرح و شکل با داربستهای فلزی نصب شدن.
چند روز منتهی به اجلاسیه وضع خیلی سر سام آورتر میشه دقیقا معلومه که هر روز داره بنر های جدیدی چاپ و نصب میشه ، تا جایی که بعضا فاصله بنرها به صد یا دویست متر می رسه ، من فکر میکردم فقط ستونهای برق رو به این فاصله میکارن .
پشت چراغ قرمز ها اما چیزهای دیگه ای هم میبینی . اگر یکی دیگه بود می گفتم طرف داره خودشو خفه میکنه .
پشت تاکسی ها تلویزیونهای بزرگ تبلیغاتی میادین شهر ، بیلبوردهای پل های هوایی و بالن های تبلیغاتی همه جا و همه جا تبلیغات اجلاسیه رو می بینی .
بنرهای تکراری و هم شکل که از اسم "حلقه طرح معرفت" فلان مسجد گرفته تا "اتحادیه صنف آرایشگاه های زنانه" و "فروشندگان میوه" زیرش زده شده هم اینقدر تشریفاتی و تبلیغاتی کار شده که هر کسی می فهمه خود اجلاسیه باسم اونها کار کرده .
اینقدر صحنه تکراری بنر ها و و تبلیغات اجلاسیه توی ذهنم شماره می اندازه که دیگه رو دل می کنم نمیدونم چجوری بگم که آقایون به تریش قباشون بر نخوره و بفهمن چیکار کردن اما دیگه تو ذهنم با دیدن هر بنری فقط زدگی ایجاد می شه .
یادم به صحبتهای آقا در اول سال می افته . سال جهاد اقتصادی ، با اینکه همیشه میگفتم اقایون مدعی امروز از ولایت مداری فقط شعار دادنش رو بلدند اما با اسرافهای سر سام آورشون توی اجلاسیه کاری می کنند که مطمئن می شم که دانسته یا نادونسته دقیقا مخالف خواست رهبری حرکت می کنن کاش حداقل 6 ماه از پیام اول سال رهبری می گذشت .( الان که دوباره پیام اول سال آقا رو می خونم دقیقا می بینم که روی صرفه جویی تاکید جدی دارن )
نه که حرفهای اقا رو قبول ندارن ها نه قبول دارن اما مثلا اگر آقا می گه باروحیه جهادی جهاد اقتصادی کنید توی خرج کردن و اسرافهای بی مورد از بیت المال واقعا مجاهدانه توی میدون می آن تا جایی که مردم هرچی لعنت و بد وبیراهه رو نثارشون می کنن اونم توی این وضع یارانه ها که زیر فشار هستند . من که حق رو به مردم می دم وقتی می بینن پولهاشون صرف چاپ بنرهایی می شه که بعد از یک هفته بی مصرف می شن .
با بچه های مختلف هم که در این مورد حرف می زنی خیلی ها دلگیرن خیلیها هم وقتی ماجرا رو میگی تو فکرفرو میرن ، یکی از دوستان هم می گفت من بخاطر این اسرافهای اجلاسیه لجم گرفته اصلا شرکت نمی کنم ، یکی دیگه می گفت تو خبر نداری این تازه بیرون ماجراست نمی دونی چه بریز و بپاشی داخل اجلاسیه شده .
با یکی از بچه ها حدودی تعداد بنرها رو محاسبه می کنیم و با احتساب قیمتشون یک رقم سرسام اور چند صد میلیونی میشه .
ازاون گذشته بنرهایی که هم اسم اجلاسیه توش بود هم اسم سال جهاد اقتصادی خیلی لجم رو در آورد .
مخصوصا با توجه به صحبتهای رهبری در اول سال :
«در برخی مواقع نامگذاری‌ها و شعارهای سال بصورت انبوه و با هزینه‌ی زیاد در تهران و شهرهای دیگر برروی تابلوها و در خیابانها نصب می‌شوند درحالیکه این کار بی‌فایده و دارای اشکال، و خلاف هدف اصلی از نامگذاری هر سال است. هدف از نامگذاری برای هر سال انجام اقدامات عملی است،و نه نصب آن شعار و یا عکس‌های مربوط به آن بر روی تابلوها»
هر چه که بود اجلاسیه گذشت ونه موزه دفاع مقدس شیراز افتتاح شد و نه میادین شهر تغییری کردند ونه ....
براستی آیا این همه تبلیغات پر خرج برای برگزاری اجلاسیه شهدا نیاز بود ؟ آیا در سال جهاد اقتصادی می توان چنین اسراف و تبذیری کرد و خود را مدعی پیروی از ولایت دانست ؟ آقایان مسئول چگونه می اندیشند و به کدام نظام فکری وابسته اند که از سویی مدعی ولایتمداری اند واز سویی در لباس پاسداشت شهدا چنین بی پروا ضد خواست ولی عمل می کنند ؟ با توجه به تبلیغات بی اولویت اجلاسیه باید پرسید این ۴ میلیارد تومانی که آقایان مدعی صرف آن هستند به چه صورت و در کجا خرج شده است و حاصل و نتیجه ان چه بوده است؟
این البته بمعنی نادیده گرفتن زحمات ده ساله کنگره سرداران استان نیست ها اما داستان گاو نه من شیر دهه که نه من شیر می ده اما آخر کار با یک لگد همشو یله می کنه رو زمین .
اجلاسیه تموم شد و نه موزه ای افتتاح شد ومسئولین برنامه موندن و چند صد بنر بی مصرف و ذهن های تخریب شده مردم و بدبینی ها و گزارش کارهایی که بالا می رود ...
و من ماندم و این مطلب وبرچسب هایی که بزودی خواهم خورد .
منافق ، بی بصیرت ، سیاسی ، عدالت گزینشی و...
-توی مقالات قبلی ام هم در مورد نهضت بنر چسبانی مسئولین فارس و پیشنهادی برای بهتر تصحیح روند نوشتم .
-چند روز پیش در مجتمع فجر در خیابان زرهی اتاق چاپ این بنرها را دیدم کارخانه سه شیفتی بود برای تولید بنرها.
- تصاویری که گرفتم خیلی بیشتر ازاین حرفهاست همین چند تا رو گل چین می ذارم فقط بدونید هیچ خیابون شهرنبود که بنرهای اجلاسیه توش نخوره باشه .
-برخی آقایون فکر می کنند از درست کردن حجاب تا انتشار عطر شهدا رو می شه با چاپ بنر زن محجبه و عکس شهدا انجام داد کجایند کسانی که با عمل خود عطر شهدا را بیافشانند نه با چاپ بنر که فقط عکس آنهاست و نه باطن انها .
-در مورد ماهیت بنر هم به گفته شهید آوینی : بعضی از جلوه های هنری ماهیتا نمی توانند به خدمت اسلام در آیند. ابزار و آلات کار رسانه ای که هنر جدید به حساب می آید، خواستگاه غربی داشته و از ابتدای پیدایش در اختیار فرهنگ غرب بوده اند.
حقیقتا حرف دل ما رو زدین.