متن سخنان خانم دکتر اردبیلی در جلسه انتخاباتی صندلی داغ
با گذشت حدود دو ماه از پایان انتخابات مجلس شورای اسلامی و طی شدن زمانی که درج مطالبی اینچنین می تواند روی ذهن مخاطبین و رای دهندگان با تخریب چهره افراد موثر باشد بر آن شدیم تا متن سخنان خانم دکتر اردبیلی ( عروس آقای حائری ) در جلسه دانشجویی دانشگاه شیراز با عنوان صندلی داغ را تقدیم دوستان کنیم اگر چه که متن طولانی است لیکن خواندن تمام آنها خالی از لطف نیست .
طی سئوالا کتبی و پس از آن سئوال شفاهی خانم اردبیلی به دفاع تمام قد از پروژه باغشهرها پرداختند و حتی در جواب سئوالات آقای جعفری بجای پاسخ دادن بحث را به انحراف کشانده و از پاسخگویی طفره رفتند .
اگر چه که قلباْ رضایتی به طرح چنین سئوالاتی در جمع دانشجویان از ایشان نداشتیم لیکن دفاع تمام قد ایشان از مفسدانه ترین پروژه زمینخواری در تاریخ فارس و شاید کشور و علم بر مظلومیت مال باختگان و صدمه دیدگان که برخی در جلسه حاضر بودند ما را بر آن داشت تا باطرح سئوالاتی از ایشان در آن جلسه شفاف کردن موضعشان را خواستار شویم لیکن ایشان باز هم طفره رفتند .
فایل صوتی جلسه را نیز از ادرس زیر دانلود کنید :
مجری : به کرات سئوالاتی پرسیده شده در این مورد . یکی از این نامه ها اینگونه است که چهارسال پیش از شوهر شما زمین خریده اند ولی زمین تحویل نشده پول هم عودت داده نشده مراحل قانونی را (برای گرفتن حقمان ) هم داریم طی می کنیم یکی دوسال دارد می گذرد ، البته چند نفر دیگر هم چنین مطالبی نوشته اند ، توضیح بدهید .
خانم دکتر اردبیلی : بنده وکیل نیستم تا باین مطالب حقوقی جواب بدهم ، همسرم هم اینجا حضور ندارند تا جواب بدهند ولی بنده جواب می دهم .
همسر بنده طلبه هستند وقتی بنده تهران دانشجو بودم ایشان در قم مشغول دروس حوزوی بودند ، البته در مورد یک سری مباحث اقتصادی تحقیق می کردند وبحثهای اینچنینی را بصورت نرم افزاری مسلط بودند .
ما در قم یک زندگی طلبگی داشتیم ، و یا بنده به قم می رفتم یا ایشان به تهران می آمد.
بعد از طرح فلاحت در فراغت که به حق ایده آن و فکر آن یکی از ایده های درخشانی بود که اتفاق افتاد ، اجازه اش را از مقام معظم رهبری آن موقع گرفتند که آیا می شود این کار را انجام داد که افرادی بیایند زمین های منابع طبیعی را به شکلی در اختیار مردم بگذارند که انها فضاهای تفریحی در اختیار داشته باشند با روحیات شیرازی ها هم سازگار است ، اجازه داده شد کار انجام شد .انتقاداتی وارد میشد ضعفهایی مثل هر کاری که تا واردش نشویم ضعفی نمی بینیم وقتی کار را شروع می کنیم اتفاق می افتد میشنیدیم و ما هم دورا دور نگران بودیم .
همسرم در واقع تصمیم گرفتند که بیایند شیراز و یک مقدار بررسی کنند که آفت های کار کجاست ؟ آیا می شود گره ها و گیرهای کار را رفع کرد ، آمدند یک سری پیشنهادات را هم دادند ، یک سری تلاشهایی هم شد و در نهایت باین نتیجه رسیدند که اگر آن ایده کاشت نهال در زمین های بایر را با چهار شرط بتوانند عملی کنند در قالب یک شرکت خصوصی منجر باین خواهد شد که آفت ها و رانتها شامل حالش نشود .
1- از زمین های اوقافی و منابع طبیعی استفاده نشود باین خاطر که مستلزم مکاتبه با دستگاه دولتی بود و همین ممکن بود رانتی را ایجاد کند گر چه اینکه در زمینهای منابع طبیعی در خت کاشته شود بنفع آبخیزداری استان است ولی بخاطر جلوگیری از آن افت .
2- از وامهای بهره دار و ربا دار در آن استفاده نشود
3- این زمینها که کاربری اشان زراعی و باغی است بهیچ وجه تغییر کاربری داده نشود اینرا در معاهداتی که با طرفهایشان هم داشتند مکتوب تعهد می گرفتند که این زمین هرگز تغییر کاربری به مسکونی و چیز دیگر پیدا نکند .
4- از زمینهای اراضی شیب دار استفاده شود ، اراضی بایر که نهال کاری در آنها باعث حفظ منابع آب و خاک استان بشود در جهت منافع منابع طبیعی کشور چرا که منابع طبیعی پول میدهد تا این کار صورت بگیرد .
ایشان این پروژه را در چند جای استان اجرا کرد تنها ایرادی که باین پروژه گرفته می شد ایراد توجیه در آمد زایی این پروژه بود که در شرایطی که شما فکر کنید یک زمین ملکی مثلا یک قطعه چهار میلیون تومان خریداری شود بعد این باید نهال کاری شود و بعد دو سال نگهداری شود سیستم ( آبیاری ) قطره ای سوار شود بعد از دوسال تحویل طرف بشود این یکی ارزش افزوده مختصری پیدا می کرد با وجود دوسال تعهد تحویل .
بعد ازاین ماجرا ایشان سه تا پروژه بسیار موفق داشتند ، کارشان را خیلی کامل و خوب تمام کردند و تحوئیل دادند و اراضی تمام شد . یک قطعه ای پیش آمد ، چون ایشان سرمایه اولیه زیادی نداشتند آنرا بصورت مشارکتی و مضاربه ای با فردی که سرمایه را می آورد و ایشان هم کار نهال کاری و تقسیم و(صدور ) سند و سیستم آبیاری و نگهداری و کلاً کار پروژه را انجام می دادند . یک فردی که زمینی را پیشنهاد داد زمین مشکل دار بود ، زمین از ایادی ما قبل تحویل نشده بود .اینها وقتی رفتند برای کاشت نهال و کارهای دیگر ، تعداد 200 قطعه از این زمینها را هم پیش فروش کردند وارد کار که شدند دیدند انگار مشکل دارد زمین ها ، خودشان شاکی اول شدند به مشتریهای دیگر هم گفتند بیایید از اراضی پروژه های دیگر جبرانی قطعه مربوط به خودتان را دریافت کنید ، اینها مستنداتش خط به خط موجود است .
وخوب عمده آنها قبول کردند و خوب رفتند از پروژه های دیگر زمین گرفتند ، تهش حدود نه نفر بصورت مستقیم چند نفر هم کسانی که از دیگران زمینها را خریده بودند باقی ماندند که اینها به هیچ طریقی و هیچ صراطی مستقیم نشدند و گفتند ما یا همین زمین را می خواهیم یا اصل پول را میخواهیم
در اینجا مجری تذکر پایان وقت دادند .
خانوم اردبیلی می خواهند توضیحات را تمام کنند مجری اعلام می کند صحبتهایتان را سریع جمع بندی کنید .
خانم دکتر اردبیلی می گویند کسانی که می خواهند من این بحث را جمع کنم یک جوری نشان بدهند که تعدادکمی از حضار دست میزنند .
مجری سی ثانیه وقت اعلام می کند .
خانوم دکتر اردبیلی ادامه می دهند : این وسط اتفاقی که افتاد ، متاسفانه متاسفانه یک مسئله حقوقی که پیش آمده بود و قابل حل بود به سادگی یک موضوع سیاسی قاطی اش شد ، من بیشتر از همه دلم برای ان چند نفری میسوزد که قاطی این بازی سیاسی شدند و خودشون بزرگواری کردند وعین فرمایشات خودشان در جلسه دادگاه است که گفتند آقای فرماندار با ما تماس گرفت ، آقای استاندار بالاخره اشاره کرد اگر این پروژه را خوب پیگیری کنید ما پشتتان هستیم و من شخصاٌ در پایان دوره مدیریتیم در استانداری تهدید شدم باینکه اگر یک سمت مدیر کلی در استان قبول نکنم برای همسرم ظرف دوماه حکم بسیار بدی صادر خواهد شد .
من گفتم من از طمع هیچ وقت مسئولیتی را قبول نکردم ، برای این موفقیتی هم اگربوده هست از ترس هم قبول نمی کنم بخاطر اینکه هیچ برکتی در آن پست نخواهدبود .
مجری پایان وقت را اعلام کرد .
سئوال شفاهی آقای حسن زاده : من وقت خودم را به آقای جعفری می دهم .
دقیقه ای به تلاش برای بالا نرفتن آقای جعفری می گذرد ولی در نهایت ایشان بالا می رود .
مجری وقت را یک دقیقه اعلام میکند .
جعفری : بسم الله الرحمن الرحیم
من یک دقیقه وقت ندارم من جای خودم صحبت میکنم جای اقای محمدی هم صحبت می کنم ، جای مردم شیراز هم صحبت می کنم ، جای آقای حسن زاده هم که وقتش را به من داد صحبت میکنم ، ملتفت باشید آنقدر صدای جریانها و احزاب سیاسی از این تریبون شنیده شده که این دانشجویان بیشتر ازاینکه دوست داشته باشند صدای برخی آقایان را که فقط می خواهند توجیه مفاسد اقتصادی را بکنند بشنوند می خواهند صدای ما را بشنوند اگر تائید می کنند یه کف مرتب ( تشویق حضار )
من تشکر می کنم ازجناب آقای علی احمدی ( یکی از کاندیداها که در مورد مفاسد اقتصادی صحبت کرد ) همان کسی فردی که حرف دل ما را زدند همون کسی که چرخش و تناوب قدرت در نظام جمهوری اسلامی و مردم سالاری را فراتر از خاندان سالاری صدا زدند و اینجا گفتند .
دوستان خواهش دارم بگذارید اینجا بنده حرفهامو بزنم خواهش می کنم تشویق نکنید فقط بگذارید حرفهایم را بزنم.
خانم دکتر اردبیلی بنده جعفری هستم فرشید جعفری ، عضو مجمع دانشجویی مطالبه آرمانهای انقلاب اسلامی زمانی که حضرت آقای حائری ما رو منافقین دهه شصت خواند .
من جعفری هستم مشاور عالی فرماندار سابق شیراز و دبیر کمیته مبارزه با مفاسد اقتصادی و مبارزه با زمین خواری شهرستان شیراز، همان کمیته ای که از هفت صبح که بنده به فرمانداری حاضر بودم تا ساعت دو بعد از نصفه شب ارباب رجوع های من کسان ومال باختگانی بودند که از شوهر جنابعالی وطرح فلاحت در فراغت و شرکت طوبی و اقای پیش بین شریک شوهرجنابعالی و تک تک کسانی را که بنام احیإ موات زمین های این منطقه کهمره سرخی ، سیخ دارنگون و منطقه سپیدان را به تاراج بردند .
من برای تک تک حرفهای شما جواب دارم .
اگر شما می گویید احیإ موات بوده است بنده تک تک روستاهای اطراف شیراز را شخصاٌ چه در دوران دانشجویی و چه زمانی که دبیر کمیته مبارزه بامفاسد اقتصادی و زمین خواری بودم ، گشتم .
اینجا تذکر مجری به اقای جعفری شنیده میشود که می خواهند سئوالشان را سریعتر مطرح کنند ایشان می گویند سئوالم توضیح دارد .
احیإ موات یعنی زمین بایری که نمی شود هیچگونه کشتی کرد ولی بنده رفتم در روستایی که زمینی که کشاورزی می شد و گوجه فرنگی می کاشتند و جایش طرح فلاحت در فراغت احداث شده بود .
بنده خانه ای را دیدم که فقط مثالش در بلندی های جولان و مناطق فلسطین اشغالی بود و توسط ایادی طرح فلاحت در فراغت این زمین ها و (خانه درونش ) تخریب شد توسط لودر و ( در صورتی که ) در آن خانه زندگی می کردند .
در روستای کدنج وروستای قلعه چوبی بخش سیاخ دارنگون هیچگونه زمین شیبداری اینجوری که شما می گویید نیست در منطقه سپیدان زمینها همه قابل کشاورزی است و شد این طرحی که بجای اینکه زمینهای منطقه شیبدار منطقه شیراز را آباد بکند تخریب کرد .
و رسیدیم باینکه الان در آنجا طرح فلاحت در فراغت چاه آهکی می زند و مردم در آنجا چاه ندارند .( مردم این منطقه مجبورند برای تهیه اب دبه به دوش مسافت زیادی را تا چشمه پیاده طی کنند )
با تذکر مجری جعفری : سئوالم از شما این است خانم اردبیلی نظر شما در باره شرکت طوبی که همه از خانواده حائری شیراز و اقربإ هستند چیست ؟ نظر شما در مورد شش سال حکم محکومیت شوهرتان چیست ؟نظر شما در مورد افرادی که از فلاحت در فراغت شاکی هستند چیست ؟ نظر شما در مورد پدر شهیدی که زمینش ر ابزور گرفتند زمینی که چهل سال طبق سند اصلاحات ارضی کشت میکرد و به یغما بردند چیست ؟ نظر شما در مورد خرید زمینهای متری هشت تومان منابع طبیعی چیست ؟ نظر شما در مورد شرکت زاگرس سبز که مدیر عاملش شوهر شما بودند چیست ؟ نشر شما در مورد فساد اقتصادی چیست ؟ ( تشویق پرشور حضار )
تذکر مجری : آقای جعفری وقت به پایان رسیده .
در این زمان میکروفون ایشان توسط برگزار کنندگان برنامه قطع شد.
فقط اگر که در این شهر خاندان سالاری برتر از مردم سالاری هست بعد ازاین صحبت شما اعلام بکنید اگر نیست چطور پدر شوهر شما امام جمعه بود ، استاندار فارس پسر باجناق پدر شوهر شما بود ، شما مدیر کل بودید ، نماینده مجلس خواهر زاده پدر شوهر شما بود ، (تشویق پر شور حضار ) و مدیر کل صدا وسیما پدر عروس پدر شوهر شما بود و معاون صدای صدا وسیمای فارس داماد پدر شوهر شما بود و بقیه هم مریدهای پدر شوهر شما بودند آیا این خاندان سالاری هست یا نه ؟ ( تشویق حضار )
من حساب این خانواده رو از خانم اردبیلی جدا می کنم و لی از ایشان میخواهم موضعشان را مشخص کنند .
والسلام علیکم ( تشویق حضار ) ( صلوات پر شور حضار )
مجری برنامه با توجه بهوقت بیشتر از معمولی که آقای جعفری صحبت کردند و اینکه از ایشان بخاطر داشتن مناصب دولتی انتظار نمی رفت اینقدر صحبت کنند با نظر خواهی از جمع خواست کسانی که موافقند خانم اردبیلی بیشتر صحبت کنند صلواتی بفرستند که با اقبال دانشجویان روبرو شد .
درود بر شما ، من داشتم حساب می کردم فکر کنم 17 تا سئوال مطرح کردند 17 ضربدر 3 می شود 51 دقیقه .
مجری : شما باندازه 9 - 10دقیقه پاسخگو باشید .
دکتر اردبیلی : در حد بضاعت چشم . عرضم بخدمتتان که از برادر بزرگوار من تشکر می کنم ، صدای بلندشان را به حساب این نمی گذاریم که عمومآ آقایان عقیده دارند که با صدا بلند کردن حقاینت بحث ثابت می شود ولی از روی درد دل بود ، جداٌ می گویم از روی داغ دل بود، سوز دل بود ، حق دارند ( تعدادی از حضار ایشان را تشویق میکنند ) اجازه بدهید من دو سه تا سئوال دارم ، جوابس را هم می توانید بدهید، می توانید ندهید .
از حضار کسی گفت جواب سئوالات را بدهید .
دکتراردبیلی : جواب سئوالات را هم خواهم داد ، چشم مهلت بدهید و صبوری کنید ، چرا یک گروه تحقیقات دانشجویی تشکیل نمی شود برای یکبار و یکبار برای همیشه تکلیف ثروت افسانه ای خاندان حائری را روشن کند . اجازه هست بروید روشن کنید .
چرا من در استانداری در طول یکسالی که بطور دردناکی همکار با یک گروهی در دولت دهم بودم ، من دانشجو بودم ، دانشجوی سیاسی هم بودم ، دانشجوی فعالی هم بودم ، ظلم ستیز هم بودم ، سر یک مشکل خوابگاه ما جلوی دراتاق رئیس دانشگاه سر وصدا می کردیم که باید حق این دانشجو داده شود سر یک مشکل کوچکی .
من باین مطالبه ، باین انگیزه ، باین حق خواهی ، باین که دنبال عدالت باشند و این آرمانهای دانشجویی احترا م می گذارم ، اصلاٌ باید اینطور باشد .
دانشجوی لخت ، بی خاصیت ، بی نظرو بی تفاوت به هیچ دردی نمی خورد در این کشور ولی درد کشیدم ، بخدا قسم درد کشیدم وقتی توی اتاقهای همین استانداری می شنیدم : دانشجو ها را بتازانید روی فلانی ، این عدالتخواها رو بفرست جلو قاسمی ، اسم نمی خواستم بیاورم ، بفرستشون جلو فلانی رو یکبار درازش بکنند .
پوریزدان از میان حضار : این حرف شما توهین است چرا توهین می کنید ؟ جواب سئوالها را بدهید .
دکتر اردبیلی : جواب می دهم ، شما اینهمه توهین کردید ، اینهمه دانه به دانه توهین کردید ، من توهینی نکردم دارم به شما عرض میکنم ، کانونهای قدرت وجود دارند ، کانونهای قدر تآنقدر قدرت و ثروت دارند که ذهن ما را هدایت کنند به سمت کسانی که برایشان خطرناکند ( تشویق تعداد اندکی از حضار ) کانونهای قدرت وثروت بلدند با رسانه ، با تیلیغ ، با شایعه ، دروغ تا دلتان بخواهد .
پوریزدان از میان حضار : ماست مالی هم بلدند ( تشویق حضار )
تذکر مجری آقای پوریزدان تمنا دارم اجازه بدهید جلسه پیش برود .
دکتراردبیلی : شما نمی خواهید جلسه منطقی پیش برود ، اینکه حکمی را از قبل بدهید و بعد بیایید در جلسه مطابق آرمانخواهی نیست ، اگر امده اید حرف حق بشنوید ، حرف بشنوید و بعد تصمیم بگیرید . حق هست یا نه نه اینکه نشنیده محکوم کنید ببرید وبدوزید و خیالتان راحت شود .
اگر اینجوری راضی می شوید پیش خدای خودتان ، اشکالی ندارد .
فرمودند : که چه سمتهایی داشتند و چه روستاهایی را گشتند ، من نمیدانم اراضی کهمره سرخی اساساٌ چه ربطی به کهمره سرخی دارد ؟ اصلاٌ یعنی یک فاصله چندین صد کیلومتری بین این دو ماجرا هست . سیخ دارنگون طرح فلاحت است ، شرکت طوبی بحث دیگری است .
من سئوال میکنم جداٌ سئوال می کنم ،چرا یکبار یک گروه دانشجویی نیامد سراغ من و همسرم و بگوید من می خواهم حرف شما را بشنوم ، پهلوی من هیچکس نیامده از دانشجویان و بگوید می خواهم بدانم واقعیت مطلب چیست ؟ چرا دوست داریم با شعارهایی که شعارهای ارزشی ما هست و باید برویم دنبالش ، چرا دوست داریم داغ برویم دنبالش داد بزنیم ولی یکبار نرویم ببینیم حق موضوع چیست ؟
من به شما عرض میکنم ، من حسابم پاکه حسابم شفافه ، من پدرم سی سال مدیر این مملکت بوده ، سوابقشان هست واردش نمیشوم خیلی ها می شناسندشان آنهایی که نمی شناسند تحقیق کنند ، یکبار تحقیق کنیم چرا همه اش دنبال این هستید که به خوردتان بدهند اطلاعات رو کامل و حاضر .
پدر من سی سال مدیر این مملکت بوده از دار دنیا الان یک آپارتمان ، طبقه دوم یک مجموعه آپارتمانی توی شهرک شهید محلاتی تهران دارند ، حدود صد وبیست متر و یک ماشین ، کلاً دیگر چیزی ندارند .
من خودم از این ثروت افسانه ای خاندان حائری که دارند اینقدر قشنگ از آن حرف میزنند ، دانه به دانه روستاها را گشتیم ، چه شد ، چه نشد از فرزندان آقای حائری نمی خواهم من دفاع بکنم ، من اینجا نه وکیل وصی آقای حائری هستم و ه حتی وکیل شوهرم هستم ، من مریم اردبیلی هستم ولی بگذاردی واقعیتهایی که من هم وقتی یک زمانی دانشجو بودم در این خانواده دیدم بهتان بگویم .
من با چهارده سکه عروس این خانواده شدم .
آقای حائری هفت فرزند دارند ، شش پسر و یک دختر و از این هفت فرزند سه تایشان صاحب خانه اند ، بقیه اجازه نشینند ، اون سه نفری که صاحب خانه اند آدرسهایش هست یکی اشان خانه اش سه راه آستانه است ف دوتای دیگرش یک ساختمان است در قم نو ف کسانی که قم رفته باشند پایشان را گذاشته باشند می دانند محل قم نو کجاست ف نزدیک پل آهنچی است .
این تنها ملکی است که به لحاظ زندگی ماها داریم ، بنظر شما این ثروت افسانه ایجاب نمی کرد ، من که یک پزشک هستم بیست سال پس از زندگی ام ، نه بار اسباب کشی کردم و اجازه نشین بودم افتخار هم می کنم ، افتخار می کنم باینکه اجازه نشین هستم ( تشویق بخشی از حضار ) سر فرود نیاوردم جلوی کسانی که می خواستند به خردم اطلاعات بدهند ، سر فرود نیاوردم جلوی اون استانداری که به من گفت اگر این سمت را قبول نکنی بلایی بر سر شوهرت بیاورم که بیا و ببین ، ( تشویق تعدادکمی از حضار ) سر فرود نیاوردم جلوی هیچ حرف ناحقی ، افتخار هم می کنم باین ، افتخارمی کنم ، اما همه شیرازی ها یکی از اسیبهایی که این شهر دارد از آن لطمه می بیند ، جو شایعه است ، فاصله میان گوش و چشم همین چیزی که مارا بدبخت می کند ، چیزهایی که شنیدید یکبار بروید با چشمتان ببینید ( تشویق تعدادکمی از حضار ) من خواهش می کنم از همین جمع یک گروه تشکیل شود ، مدارک و مستندات را من می آورم اینجا فرصتش نیست ، من میترسم وقت بقیه بزرگواران را بگیرم و این عدالت نیست ، اگر من الان برای هزینه ستاد انتخاباتیم تقاضای 4 میلیون وام از صندوق فاطمه الزهرا کردم ، نمیخواستم اینرا بگویم و متأسفانه موافقت نشد ، بنظرتون میتوانستم میلیاردر باشم و چنین مشکلی داشته باشم ؟ ( تشویق تعدادکمی از حضار )
یک ذره بروید بگردید ببینید واقعیتها چیست ، من دلم می سوزه برای اون عزیزانی که با اون مشکل حقوقی با همسر من پیش آمد بجای اینکه بروند همین الان هم زمین برایشان حاضر است ، پول هم برایشان حاضر است ، بازیچه دست یک عده شدند که بخاطر مطامع سیاسی اشان این عزیزان را دست مایه قرار دادند ، وکلایی که اینها را بد هدایت کردند ، گفتند برودی شکایت کلاهبرداری کنید اسم حائری گنده اس ، خیلی چیزها از داخلش در می آید .
اینها دردناک است دراین شهر نگذاریم این اتفاقات تکرار شود .
آقای حائری حاج اقا هربار که بایشان گفتم معتقد به جوابگویی نیستند می گویند مردم خودشان خواهند فهمید ، منتظرند مردم باین بصیرت برسند ، من حرفی ندارم اصلاً تمام حرفهای من دروغ ، همه حرفهای دیگران راست ، بروید ببینید ، بروید واقعاٌ ببینید ، بزرگواری که هنوز نمیداند پروژه طوبی با کهمره سرخی صدها کیلومترفاصله دارد من نمیدانم چطور بدقت فهمیده یک پدر شهیدی در کجا ، زمین گوجه کاری کی در کجا ، به همسر من اساساٌ مربوط است اینها نمیدانم چجور سندش را می آورند ثابت می کنند .(تشویق تعدادکمی از حضار )
خواهش می کنم یک چیزی را دقت کنید ، نکته آخر من است .
تذکر پایان وقت و صحبت یکی از حضار
دکتر اردبیلی : توی این کشور بارها دیده ایم واز این آسیب دیده ایم که کانونهای قدرت هر کسی را که برایش خطرناک بوده ، آن آقایی که در حاشیه جریان ریاست جمهوری در تهران هست به اینجا پیام ابلاغ می کرد ، چنان بتازانید روی فلانی که من هفته دیگر نبینمش در جلسه هیئت دولت و اینها می گفتند چشم
تذکر پایان وقت .
دکتر اردبیلی : من عرضم این است تا کی باید ما مردم بازیچه دست کانونهای قدرتی باشیم که می خواهند ذهن ما را جهت بدهند وهمان چیزی که آنها می خواهند ما باور کنیم ما باید به چشم ببینیم چیزها را بعد باور کنیم ، من فقط حرفم همین است
- ۹۱/۰۲/۱۲
انشالله که خدا بصیرتی رو که آقای حائری مد نظرشون هست به ماعنایت نکنه