جستاری در مفهوم توسعه و زالو صفتان اقتصادی

توسعه  در مفهوم  به معنای گسترش و تزاید مادی است و اینچنین هدفگذاری است که کشوری چون آمریکا و برخی کشورهای صنعتی اروپا را در رده توسعه یافته تقسیم بندی می کند و بالتبع دیگر کشورهایی که در این سمت و سو عقب تر ند کشورهای در حال توسعه و یا جهان سومی نامیده می شوند .

 نمیدانم کتاب توسعه و مبانی تمدن غرب آوینی را خوانده اید یا نه ؟ پیشنهاد می کنم حداقل یکی دوفصل اول که در مورد کلیت توسعه است را حتماً بخوانید .

توسعه آن وجه مادی  و غیر معنوی را در نظر دارد نگاهی به برنامه های مجلس بیاندازید ، برنامه های پنج ساله توسعه ، لایحه بودجه ، توسعه گردشگری ، حمایت از اشتغال و... گاهی شنیده اید که جهت بالا بردن کیفیت نماز در کشور هم برنامه ای ارائه شود ؟ تصویب بودجه فرهنگی که به ساخت نمازخانه و خرید مهر و محراب و سیستم صوت هزینه میشود را مد نظر ندارم ، کیفیت نماز نه کمیت نماز خانه ها ؟

متعجب شده اید ؟ برایتان سئوال پیش امده که پس در اینصورت فرق میان جمهوری اسلامی و دیگر کشورهای در چیست ؟ آری تفاوت ما از همینجاست که آغاز میشود . با ظهور حضرت روح الله پیامی که سالها و قرنها بوسیله حجج الهی در گوش انسان خوانده شده بود یاد آور شد . خمینی یاد آور غایت و هدف زندگی انشان بود خمینی همان حرفهای قرآن را می زد و همان حرفهای تورات و همان حرفهای انجیل و همان حرفهای زبور ، پیامبران  الهی انسان ره گم کرده را به سوی هدف نهایی انسان و عالم می خواندند وخمینی نیز .

جمهوری اسلامی پدید امد تا در میانه کارزار توسعه و گسترش مادی و رشد ابزار و زیبا تر شدن خانه ها و وسائل زندگی یاد آور شود که اگر هدف  همانی است که خدای خالق عالم مشخص کرده پس این نوع زندگی به کدام دلیل و منطق توجیه دارد ؟ همین شد که مردم غرب زده و دل بسته ینگه دنیا در زمان پهلوی  ، در بستر تحول اسلامی ( انقلاب اسلامی ) چنان زیر و رو شدند که هر پدیده غربی و فرنگی را نفی می کردند حتی بیشتر از حد تعادل و بعضاٌ افراطی .

روزهایی بر این امت گذشته است که اگر به کسی سرمایه دار لقب می دادی یعنی به او توهین کرده بودی و هر انسان مایه داری بدنبال راهی می گشت تا از انگ سرمایه دار بودن فرار کند و اینچنین بود که ریا شکل می گرفت . ریا فعل خوبی نیست لیکن نشان از غلبه فرهنگ دینی دارد و اینکه هر فردی برای رسیدن به اهداف و نیات خود در لباس دین و دین دار عمل می کند .

هنوز دقیق وظریف نمی دانم در مقطع پس از پذیرش قطعنامه 598 توسط امامم خمینی کبیر چه اتفاقی افتاد که سمت وسوی جمهوری اسلامی با تلاش برخی مسئولین  و دولتها از انقلابی گری ومبارزه و جهاد به سمت توسعه وسازندگی با شاخصه هایی غیر از انچه امام خواسته بود کشیده شد ، ولی این مطلب را خوب می دانم که در مقاطع پس از جنگ برخی مسئولین مانور تجمل و اشرافیت را در دستور کار قرار دادند و تا انجا پیش رفتند که برای سهولت در امور  سازندگی دست به دامان برخی سرمایه دارانی شدند که با هزار زحمت و مجاهدت و خون دادن توسط مردمان سرزمین من رختشان را از ایران بر بسته بودند و گورشان را گم کرده بودند . 

نویسنده با ادعای بزرگی خود را از کودکان نسل سوم گهواره ای می داند که خمینی کبیر در 15 خرداد چهل و دو پس از دستگیری وعده آمدن انها را به آن مأموری که از عده و عده خمینی برای قیام پرسیده بود داد می داند. همچنین خمینی کبیر را نه از روی رابطه و همسفره بودن و اقوام بودن بلکن از روی پیگیری مواضع و گفته هایش شناخت است .

ولی  در میانه این میدان مانده است که چطور می توان باسم سرمایه گذاری تمام قوانین و مقررات را به کمک مسئولین نالایق دور بزنند و با داد وبیداد و تبلیغات جذب سرمایه ، سرمایه گذاران کلاهی اینچنین گشاد بر سر مردم گذاشت سپس ادعای کار برای مردم و توسعه یافتگی را نیز بکنند و چگونه می توان این پارادوکس طنز الود را در قالب جمهوری اسلامی مد نظر خمینی تفسیر کرد ؟

افتتاح هایپر استار در شیراز  فاز اول مجتمع خلیج فارس  شروعی  است بر نمودار شدن اثرات فرهنگی و بالتبع تجاری و اقتصادی یک نمونه کامل از عمل بر خلاف خواست امام در قلب فرهنگی جمهوری اسلامی .

محض اطلاع خدمت دوستان عرض کنم که این پروژه بر خلاف  قانون در مراحل ابتدایی کار مجوز پیش فروش می گیرد و در واقع با کسب هزینه از خریداران مجموعه را به پایان می رساندو سود هنگفتی با اورده ای بسیار قلیل به جیب می زند و این فقط  بی عدالتی ابتدایی است .

 سپس مجموعه ای با 2500 واحد فروشگاهی یعنی رتبه یکم از نمونه خود در جهان در شیراز براه می افتد جدای از مشکلات ترافیکی  و اقتصادی و.. فضایی می شوند برای ترویج زندگی مدرن آن هم در قلب پایتخت فرهنگی ، جایی می شود برای ترویج مد غربی ، مصرف گرایی و فروش اجناس خارجی و غذای سگ وگربه و خلاصه شعبه ای از آمریکن لایف استایل یا سبک زندگی امریکایی در ایران ، ایران اسلامی  جایی برای ترویج شیطان پرستی و تشکیل شبکه های اینچنین  می شوند اینجا که جای فروش اجناس ایرانی نیست  صرف نمیکند یا اجناس لوکس غربی و یا اجناس لوکس نمای چینی .

 مناطق آزاد می شود ، می دانید آخر سرمایه گذار هر جا که سرمایه  گذاری کند طبیعتا مال اوست و طبیعتا طبق عملکردش شعبه ای از سفارت فرهنگی که مبلغ اقتصادی اش است را تاسیس می کند و مغازه داران هم طبعاٌ کارگزاران او می شوند در این محیط ها هم حق با مشتری است و  نظر سرمایه گذار این است که برای سود و خرید بیشتر نباید بویی از قوانین فرهنگی شنیده شود و طبیعتا هم مخالفت می کند با هر نوع  رفتاری اینچنین و این میشود که مناطق آزاد فرهنگی در ساختمانهایی در دل همین شهرهایی که شیرازش سومین حرم اهل بیت است تاسیس میشود .با فشار اوردن به انها هم برای نصب تابلو رعایت حجاب اسلامی الزامی است و اختصاص یک اتاق به نماز خانه هم چیزی تغییر نمی کند .

 بعد هم آقایانی که یا مجوز دادند یا مخالفتی نکردند تا این اتفاقات بیافتد چند سخنرانی و اعلام موضع و اعلام نگرانی از وضع اختلاط وبی حجابی می کنند و همه چیز تمام می شود .

و بعد هم خود حتماً مصلحت ایجاب می کند فعلاً سکوت کنیم  راهش سر و صدا کردن نیست امنیت ملی بخطر می افتد و از این دست چرندیات .

گزارش هم می دهند  ده هزار شغل بوجود آمده و در جریان توسعه استان اینقدر رشد کرده ایم . لیکن اشاره نمی کنند باین که با تاسیس هر باب مغازه تجاری که فروشنده اجناس بنجل چینی یا اجناس لوکس خارجی است چند هزار شغل در کشور از بین می رود آن هم در سال حمایت از تولید ملی و ...

می دانید اخر آقایان سر چهار راه بنر نصب کرده اند و نام سال ر اهم بزرگ رویش درج کرده اند درست بر خلاف خواسته رهبری که سال گذشته فرمودند شعار سال را تابلو نکنید عمل کنید .

من نمیدانم چرا سرمایه گذاران در شیراز به هیچ چیز جز ساخت مجتمع های تجاری نمی اندیشند مگر کشاورزی ما سرمایه گذاری نمی خواهد مگر صنعت ما؟ مگر پالایشگاههای ما ؟مگر کارخانه تعطیل شده IT ما ؟

بشکند دستانی که باسم سرمایه گذاری دست این زالو صفتان و سو استفاده گران را بر گلوی حزب الله می فشارند .

ما هرگز اجازه نمی‌دهیم سرمایه‌داران زالو صفت که به خون حزب الله عزیز و محرومان و پابرهنگان تشنه‌اند با در اختیار گرفتن مقدرات اقتصادی در بدنه این نظام مقدس و الهی نفوذ کنند. امروز اردوگاه استکبار برای انحراف انقلاب اسلامی تلاش مضاعفی به کار گرفته است، همه باید هوشیار باشیم و بدانیم که اقتصاد از سیاست و فرهنگ جدایی ناپذیر است...  سید احمد خمینی 70/6/27

متاسفانه امروز هم خون مستضعفین را سرمایه داران بزرگ و کوچک می‌مکند. بعضی خیال می‌کنند به بخش خصوصی بهاء دادن به معنای آزادی عمل سرمایه داران به شکلی است که هر اندازه خواستند خون مظلومین را در شیشه بکنند.

اگر ما با سرمایه‌داران بزرگ به طور سنجیده‌ای برخورد می‌کردیم آنها نمی‌توانستند در برابر دولت و ملت یک مساله‌ای را ایجاد کنند، از موقعی که سرمایه‌داران تحت لوای بخش خصوصی به تخریب اقتصادی مشغول هستند، هر روز سنگی در مقابل توان اقتصادی مردم مظلوم و مستضعف انداخته و هر روز سیاست‌های اقتصادی دولت به بازی گرفته می‌شود هرگاه سرنخ این تخریب‌ها دنبال شد، چند نفر سرمایه‌دار بزرگ را در پشت صحنه می‌بینیم. اگر ما با سرمایه‌داران همانند منافقین برخورد می‌کردیم اوضاع کشور به این صورت در نمی‌آمد، یک عده سرمایه دار زالو صفت به این بهانه که اقتصاد دولتی مضر است، به حال خود رها شده و به جان این ملت افتاده‌اند. کسی منکر این نیست که اقتصاد دولتی مضراتی دارد اما به این بهانه نباید لجام گسیختگی اقتصاد حاکم شود»      سید احمد خمینی  73/7/3     

و بازهم حزب اللهی ها هستند که باید علم برگیرند و سینه سپهر کنند .

آقایان کاش حداقل توسعه در معنای غربی اش را فراگرفته بودید کاش نظم و محاسبه و با حساب و کتاب بودن کار غربی ها را در دستور کار گذاشته بودید .

محصول آن همه پز وادعا و سر و صدا چیزی نیست جز مجسمه ای از بی عدالتی که از ابتدا تا انتهایش فساد بر انگیز است .

بنده بعنوان فردی از افراد حزب الهی به هر مسئولی که بخواهد از این به بعد اینچنین امتیازاتی را به دزدان و غارتگران و سرمایه داران مرفه و بی درد بدهد و حقوق مردم را به مفت بفروشد اخطار می کنم که ایستادگی بنده و امثال بنده را تمام قد در برابر این تصمیم خود را نیز در محاسبات لحاظ کند .

---

تنها ایام انتخابات است که می شود اتو کشیده و لب خندان در جمع مردم به جهت پاسخگویی حاضرشوند ! برخی نمایندگان مجلس را می گویم و تمام اشتباهات هم مسلکان سیاسی را ماست مالی می کنند و همه تقصیر ها را گردن تنها استانداری می اندازند که خواست ریشه سیاسی کاری را از استان بر چیند ! اگر چه که بعد راه دیگری در پیش گرفت  بلی بقول آقایان نماینده جناحی - استان در زمان وی ده سال بلکن بیست سال عقب افتاد چرا که برنامه های آقایان به هم خورد و برنامه اشان ده سال عقب رفت .

نمی دانم عقب ماندن فارس را با تعطیلی کارخانه ها بسنجم که اگر بخواهم چنین بنگرم تعطیلی کارخانه IT در زمان استاندار مطلوب دل این جریان سیاسی  بود  و یا با نیمه تمام ماندن پروژه های عمرانی و زیر بنایی -که افتتاح نیمه کاره راه آهن باز هم در زمان ایشان بود و یا با مبارزه با پست دادن به ا حزاب و ساختن حکومتی یک دست برای ایشان که در این صورت آری فارس عقب افتاد ، من هم تائید می کنم.

اتفاقی به مطلبی برخوردم که روشنگر مسائل بسیاری خواهد بود این نوشته سخنرانی ایت الله ایمانی در اعتراض به غملکرد اقای احمد زاده استاندار سابق است :

الان بیش از دوماه است که استان فارس در شرایط فطرت و بلاتکلیفی بسر می‌برد... مدیران استان در زمان استاندار سابق دست‌شان به کار نمی‌رفت سوال من از وزیر کشور این است که چگونه به یکی از معاونین استاندار حکم سرپرستی می‌دهید و بعد از چند دقیقه او را عزل و حکمش را لغو کرده و به دیگری می‌دهید؟

دستشان به کار نمیرفت؟بنظرم می اید اقایان مسئول کارها را قفل کرده بودند و سو مدیریت احمد زاده هم به انها افزوده شد ولی در مقام توجیه در محضر بزرگان میگفتند دستمان به کار نمی رود ؟ کلا مگر برای دلبخواهی کار میکنند در این استان ؟ من نظر دیگری دارم

---

همچنین بخوانید :

اگر می شناسید و رفته ایدوای به حال شما و اگر نمی شناسید و رفته اید وای به حال ما

مواظب مروجین اسلام امریکایی درشیراز باشیم! حسین قاسمی

 دست های پشت پرده و ناگفته هایی درخصوص مجتمع های تجاری شیراز! حسین قاسمی

چرا با رشد بی رویه مجتمع های تجاری مخالفیم؟

توسعه ی لیبرال و شهری که قرار نیست سومین حرم اهل بیت (ع) باشد!